در خانوادهای یهودی در شیکاگو، ایلینویز متولد شد. براون ۵ خواهر و برادر دارد و بعضی از آنها با او ناتنی هستند. براون فارغ التحصیل کالج امرسون در بوستون و دارای مدرک گریموری تاتر است. در سال ۱۹۸۰، او به نیویورک سیتی نقل مکان کرد تا به عنوان یک آرایشگر حرفهای مشغول به کار شود. براون به سبک آرایشی مشهور شد که شامل رنگهای ملایم و طبیعی میشد؛ که تضادی آشکار با رنگهای شاد استفاده شده در آن زمان بود.
او و یک داروساز، خط تولید رژ لب (۱۰ lipsticks on beige pigment) را ایجاد کردند. در سال ۱۹۹۱، براون و همسرش برای راه اندازی نام تجاری Bobbi Brown Essentials در Bergdorf Goodman واقع در نیویورک با زوج دیگری شریک شدند.
شانس ملاقات با مادربزرگ تهیه کننده برنامه NBC Today Show باعث شد تا ۱۲ سال به عنوان مشاور زیبایی در این برنامه حاضر شود. موفقیت بزرگ و انقلابی که خط آرایش او به پا کرد باعث شد تا استی لادر این شرکت را در سال ۱۹۹۵ بخرد و براون به عنوان کارمند در آن شرکت بماند. از آن زمان به بعد کار او بر روی جلد مجلاتی مانند Elle، Vogue، Self and Town و Country نمایان بود. براون به عنوان سردبیر یاهو در بخش زیبایی از فوریه ۲۰۱۴ تا فوریه ۲۰۱۶ مشغول بوده است.
در نوامبر سال ۲۰۱۷، براون به خاطر فعالیتهای خود در عرصه زیبایی، جایزه روز کارآفرینی زنان را به عنوان پیشگام این صنعت دریافت کرد.
خط تولید بابی براون: Bobbi Brown Essentials
در سال ۱۹۹۰، براون با یک شیمی دان و داروساز کار کرد تا ده خط لب طبیعی تولید کند. در سال ۱۹۹۱، این ده محصول تحت عنوان Bobbi Brown Essentials در برگدورف گودمن عرضه شدند. سال بعد، او کرم پودرهایی مخصوص پوستهای زرد عرضه کرد. در سال ۲۰۰۷، اولین فروشگاه لوازم آرایشی بابی براون در اوکلند، نیوزیلند افتتاح شد. پشت فروشگاه همچنین، مدرسهای برای آموزش آرایشگری وجود داشت. در سال ۲۰۱۲ تخمین زده شد که محصولات آرایشی بابی براون حدود ۱۰ درصد کل فروش شرکتها را تشکیل میدهند. تا به ژانویه ۲۰۱۴، حدود سی فروشگاه لوازم آرایشی بابی براون مشغول بکار بوده است. در دسامبر ۲۰۱۶ اعلام شد که براون تا پایان سال از شرکت کنارهگیری خواهد کرد.
چکیدهای از صحبتهای بابی براون با یک مجله:
من قد کوتاهی داشتم و همین باعث میشد همیشه اعتماد به نفس پایینی داشته باشم. آرایش چیزی بود که باعث میشد احساس کنم زیباترم. مانند تمام دخترای آن زمان سبک آرایش من هم با مادرم فرق داشت. من هیچ وقت بچه درس خونی نبودم. واقعاً هیچکدام از آن دروس برایم جالب نبودند. بعد از ۶ ماه تحصیل در دانشگاه Wisconsin و یک سال در دانشگاه آریزونا، برگشتم و به مادرم گفتم میخواهم ترک تحصیل کنم. او گفت، تصور کن امروز تولدت است. دوست داری واقعاً چه کاری انجام بدهی؟ به او گفتم دوست دارم آرایش کنم. او گفت حتماً رشتهای مرتبط با این موضوع وجود دارد. از طریق یکی از دوستان پدرم با دانشگاه امرسون در بوستون آشنا شدم. همیشه گفتهام هنگامی که این دانشگاه را پیدا کردم انگار خودم را پیدا کردم.
در دهه ۸۰ بیشتر افراد آرایشهای شدید مانند داشتن پوستی بسیار سفید، لبانی بسیار قرمز و غیره علاقه داشتند. اما من آرایشهای سادهتر و طبیعیتر را ترجیح میدادم. دوست داشتم پوست افراد همچنان بعد از آرایش و سالم بماند. میخواستم اگر قرار است کالکشنی از ۱۰ رنگ بسازم، جوری بسازم که مشتری هنگام استفاده از آن به هیچ رنگ دیگری فکر نکند. ما یکی از اولین برندهایی بودیم که از مدلهای سیاه پوست استفاده کردیم و آنها را به عنوان مدل عروس نشان دادیم. فروش ما روز به روز بیشتر میشد. برای بچهای که هیچ وقت توی ریاضی خوب نبود چطور چنین چیزی اتفاق افتاده بود؟ خالهٔ محبوبم همیشه میگوید این که تنها کاری که من میکنم آرایش کردن است و زنان من را قهرمان خودشان میدانند خنده دار است زیرا او هم میتواند این کار را انجام دهد!!
این مطلب در بخش تحریریه سایت ایرانوس گردآوری شده و استفاده از آن برای اهداف غیر تجاری و با قید نام منبع بلامانع است.
ارسال نقد و بررسی